kolbe asheganeye ma 2ta
taghdim b tamame asheghaye donya
سر میز شام یادت که میوفتم اشک در چشمانم حلقه میزند..همه با تعجب نگاهم میکنن بالبخند تلخی میگویم چقدر تلخ بود.... پرواز را دوست دارم وقتی ک از ارتفاعات لبانت ب عمق اغوشت سقوط میکنم چه سقوط دلنشینی راستی میدانستی که پرواز راتو یادم دادی روزها ....ساعت ها...ثانیه ها ....وحتی لحظه ها تنها برای رسیدن به یک چیز سپری میشوند رسیدن به رویایی از جنس تو خیال بودن در اغوش مردی جز تو مرا به جنون میکشد من فقط به عطر تن تو عادت دارم نداشتن تو یعنی دیگری تو را دارد نمیدانم نداشتن تو سخت تر است یا تحمل این که دیگری توراداشته باشد
قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت |